سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تاریخ تولد: 18/8/1374
شهادت21/8/1394
دانشجورشته مکانیک وردی94
اوعاشق وشیفته اهل بیت بودوازمریدان حضرت آقا سید علی خامنه ای بود.مادراو
می فرماید. که از دوسال پیش برای اینکه به نبرد کفار برود کم کم مرا آماده
میکرد ومی گفت برای رسیدن به خدا باید که از عزیزترین چیزها گذشت من آن
روزها متوجه نبودم که چه می گوید تا اینکه قبل ازرفتن به اوگفتم که چند
سالی صبر کن وبه تحصیلت ادامه بده تا درآینده برای کشورت مثمرثمرتر
باشی،سیدمصطفی درجواب به من گفت که مادربرای هر کسی یک روزی روز عاشورا می
باشدوباید بین راه حق وباطل یکی راانتخاب نمایدو من صدای هل من ناصرینصرنی
را می شنوم.درجواب اوگفتم مگرشما صدای هل من ناصرینصرنی شنیدید؟!گفت مادر
به شما چه بگویم که من دراینجا مشغول تحصیل باشم وحرم عمه ام زینب را به
گلوله ببندند!من حاضرم که درمقابل حرم به ایستم وهرچه گلوله هست بمن بخورد.
اویک آرزو داشت که دوزانو درمقابل حضرت آقابنشیند واز ایشان انگشتری هدیه
بگیرد ولی اطاعت از اوامر ولی امرش ونبرد با کفار از همه آرزوهایش برایش
شیرین تر و گواراتر بود وبه آرزویش یعنی شهادت درراه اهل بیت عصمت وطهارت
واجداد پاکش رسید.وهمچون جده بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا(س) پهلویش شکافت
وهمچون علی اصغر(ع)حنجره اش شکافت وهمچون جدبزرگوارش امام حسین(ع) قلبش هدف
تیر نابکاران شد تا مادرش در غم او آرام گیرد.
روحش پرفتوح
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تاریخ تولد: 18/8/1374
شهادت21/8/1394
دانشجورشته مکانیک وردی94
اوعاشق وشیفته اهل بیت بودوازمریدان حضرت آقا سید علی خامنه ای بود.مادراو می فرماید. که از دوسال پیش برای اینکه به نبرد کفار برود کم کم مرا آماده میکرد ومی گفت برای رسیدن به خدا باید که از عزیزترین چیزها گذشت من آن روزها متوجه نبودم که چه می گوید تا اینکه قبل ازرفتن به اوگفتم که چند سالی صبر کن وبه تحصیلت ادامه بده تا درآینده برای کشورت مثمرثمرتر باشی،سیدمصطفی درجواب به من گفت که مادربرای هر کسی یک روزی روز عاشورا می باشدوباید بین راه حق وباطل یکی راانتخاب نمایدو من صدای هل من ناصرینصرنی را می شنوم.درجواب اوگفتم مگرشما صدای هل من ناصرینصرنی شنیدید؟!گفت مادر به شما چه بگویم که من دراینجا مشغول تحصیل باشم وحرم عمه ام زینب را به گلوله ببندند!من حاضرم که درمقابل حرم به ایستم وهرچه گلوله هست بمن بخورد.
اویک آرزو داشت که دوزانو درمقابل حضرت آقابنشیند واز ایشان انگشتری هدیه بگیرد ولی اطاعت از اوامر ولی امرش ونبرد با کفار از همه آرزوهایش برایش شیرین تر و گواراتر بود وبه آرزویش یعنی شهادت درراه اهل بیت عصمت وطهارت واجداد پاکش رسید.وهمچون جده بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا(س) پهلویش شکافت وهمچون علی اصغر(ع)حنجره اش شکافت وهمچون جدبزرگوارش امام حسین(ع) قلبش هدف تیر نابکاران شد تا مادرش در غم او آرام گیرد.
روحش پرفتوح